نیوتن در بورس ، سهامداری به سبک نیوتن
مشهور است نیوتن در بورس سهام یکی از شرکتهای مشهور به نام «دریای جنوب» را خریده بود. اوایل سال ۱۷۲۰ قیمت این سهام به صورت ممتد افزایش داشت تا جایی که قیمتها به دو برابر نرخی رسید که نیوتن در آن سرمایهگذاری کرده بود. از نیوتن نقل شده که «من سنگینی هر جسمی را میتوانم محاسبه کنم اما غلظت دیوانگی مردم را خیر». به همین دلیل، سهام دریای جنوب را با سود صددرصدی فروخت و هفتهزار پوند استرلینگ به جیب زد.
اما حدس بزنید چند ماه بعد چه اتفاقی افتاد؟ قیمت سهام به رشد خود ادامه داد. دوستان نیوتن که سهام را خریده بودند ثروتمند و ثروتمندتر شدند و به او طعنه میزدند که چه فرصت عالیای را از دست داده است. نابغه فیزیک ما، با فراموشی کامل آنچه گفته بود تصمیم میگیرد با سرمایهگذاری چند برابر مبلغ اولیه، «اشتباه» قبلی خود را جبران کند. چند ماهی اوضاع بر وفق مراد پیش میرود و بعد…
در زمانی که نیوتن در بورس سهام خود را میفروشد ۲۰ هزار استرلینگ (معادل سه میلیون دلار امروز) زیان کرده بود. شایع است که نیوتن گفته بود تا پایان عمرش هیچکس حق ندارد حتی یک کلمه درباره موضوع سهام در حضور او صحبت کند! نمودار۱ رفتار واقعی قیمت سهام شرکت دریای جنوب و زمان خرید و فروش نیوتن در بورس را نشان میدهد.
اما اشتباهی که نیوتن در بورس با همه نبوغش مرتکب شد چه بود؟ او یک اصل بنیادین سرمایهگذاری را نادیده گرفت. برای توضیح اصل به این مثال توجه کنید که از قول یکی از خبرگان رشته سرمایهگذاری نقل شده است: مرد کارمندی را تصور کنید که از چند سگ خانگی نگهداری میکند. او هر روز صبح قبل از رفتن به محل کار، سگها را در آپارتمان خود محبوس میکند و پس از بازگشت، آنها را برای هواخوری به خیابان میبرد.
در این وضعیت، اگر فردی سعی کند حرکت بعدی سگها را که در خیابان رها شدهاند، پیشبینی کند، طبیعتاً تلاش عبثی خواهد کرد؛ زیرا سگها که یک روز تمام را زندانی بودهاند، بدون الگویی مشخص با انرژی زیاد از یکسوی خیابان به سمت دیگر میدوند. بنابراین، اگر میخواهید مقصد نهایی سگها را حدس بزنید، عاقلانهتر است که مسیر قدم زدن مرد را دنبال کنید، زیرا حیوانات خانگی در نهایت پس از تخلیه انرژی به سمت صاحب خود بازمیگردند. استاد مزبور نوسانات سهام مختلف در بازار را به سگها و ارزش واقعی سهام را به مرد تشبیه میکرد که در نهایت قیمت به سوی آن میل میکند.
آنچه نیوتن در بورس نادیده گرفت در واقع تمرکز بر مسیر «قیمتها» به جای تمرکز بر «ارزش ذاتی» بود؛ قیمتها پس از یک دوره رشد هیجانی، در نهایت همیشه به همانجایی بازمیگردند که متناسب با ارزش بنیادین سهام بوده و نه عواطف سرمایهگذاران.
حکایت بازارهای مالی در همه جای دنیا همین است. مهار قیمتها به دست سرمایهگذاران است و مسیر ارزش توسط متغیرهای اقتصادی تعیین میشود. از اینرو، در کوتاهمدت احتمال فاصله گرفتن این دو متغیر از یکدیگر وجود دارد. در واقع سرمایهگذاران که دارای یک بعد هیجانی و عاطفی هستند در برخی مواقع تحت تاثیر این عوامل، از «ارزش واقعی» غافل میشوند و «قیمتها» را به جایی هدایت میکنند که حتی میتواند نوابغی چون نیوتن را نیز اغوا کند. به نمودار ۲ نگاه کنید.
تله بدبینها
این معمولاً چرخهای است که از آن بهعنوان «سیکل حباب» یاد میشود. خط قرمز، روند قیمتهای سهام و خطچین در واقع همان ارزش ذاتی را نشان میدهد که بر پایه میانگین بلندمدت پتانسیل اقتصادی شرکتها قابل محاسبه است. در ابتدای فاز صعودی در بازار سهام، معمولاً قیمتها در جایی کمتر از ارزش ذاتی قرار دارند. این همان مرحلهای است که سرمایهگذاران هوشمند خرید خود را آغاز میکنند و به تدریج این افزایش تقاضا رشد ملایم قیمتهای سهام را موجب میشود.
این مسیر در ادامه معمولاً با یک نوسان نزولی مواجه میشود که از آن تحت عنوان «تله بدبینها» یاد میشود؛ کسانی که معتقد بودهاند رشد اخیر عملاً بیپایه بوده و قیمتها دوباره باید به سمت پایین برگردد در اینجا فریب میخورند.
مرحله شیدایی
در مرحله بعد، با افزایش ورود سرمایهگذاران بزرگ و حرفهای، روند صعودی شتاب بیشتری میگیرد. به تدریج، توجه رسانهها به صعود بورس جلب میشود. اینجا مرحلهای است که به «فاز شیدایی» وارد میشویم. در این فاز، با هجوم سرمایهگذاران عادی قیمتها به رشد خود ادامه میدهد. شتاب رشد بهگونهای است که «شوق»، بازیگران بازار را فرامیگیرد.
حالا همه به دنبال این هستند که با افزایش سرمایهگذاری در سهام از قافله سودهای رویایی عقب نمانند. به عبارت دیگر، «طمع» تحریک شده است. رشد قیمتها با تحریک هرچه بیشتر تقاضا بازهم ادامه مییابد تا با حضور گسترده عامه مردم، نوعی از حس توهم در بازار ایجاد میشود و اکثریت فکر میکنند که این رونق، خدشهناپذیر است. در آخرین مرحله یعنی در نقطه اوج حباب، این عبارت بیش از همه شنیده میشود: این یک فضای جدید است. این بازار با گذشته فرق میکند. این یک «پارادایم جدید» است!
تله خوشبینها
انکار ،ترس ،تسلیم
در اوج شیدایی و خوشبینی، مسیر قیمتها ناگهان و اغلب به دلایل نامعلوم معکوس میشود. در ابتدای روند نزولی، احساس غالب فعالان بازار «انکار» است. اینکه این افت موقتی است و به زودی تمام میشود. از قضا چنین وضعیتی در عمل هم ایجاد میشود! یعنی پس از یک افت کوچک، یک برگشت موقت در بازار شکل میگیرد. این همانجایی است که اینبار از آن بهعنوان «تله خوشبینها» یاد میشود. تصور این گروه این است که بالاخره به روند عادی بازگشتهایم و قیمتها دوباره رشد میکنند! اما افسوس که چنین نیست. بازار دوباره نزولی میشود. این بار «ترس» بر سرمایهگذاران مستولی میشود. بر تعداد فروشندگان اضافه میشود و روند نزولی تشدید میشود. مرحله بعدی «تسلیم» است.
حالا دیگر همه میخواهند فقط بفروشند و خارج شوند. قیمتها حتی به زیر خط نقطهچین (ارزش ذاتی) سقوط میکند و بازار وارد فاز «ناامیدی مطلق» میشود. اینجا همانجایی است که دوباره پول هوشمند، مترصد خرید است! واین داستان بارها و باره در بازار بورس همه کشورها اتفاق افتاده است و هربار عده زیاد همنان کاری را انجام می دهند که در مرتبه های قبلی انجام داده اند.
منبع : تجارت فردا